قابل فرض(بِلِ فَ) فرض کردنی. تصورکردنی. قابل تصور ادامه... فرض کردنی. تصورکردنی. قابل تصور لغت نامه دهخدا
قابل فرض Assumable, Presumable ادامه... Assumable, Presumable تصویر قابل فرض دیکشنری فارسی به انگلیسی
قابل فرض assumable, présumable ادامه... assumable, présumable تصویر قابل فرض دیکشنری فارسی به فرانسوی
قابل فرض ניתן להניח , ניתן להניח ادامه... ניתן להניח , ניתן להניח تصویر قابل فرض دیکشنری فارسی به عبری
قابل فرض aanneembaar, presumptief ادامه... aanneembaar, presumptief تصویر قابل فرض دیکشنری فارسی به هلندی
قابل فرض assumível, presumível ادامه... assumível, presumível تصویر قابل فرض دیکشنری فارسی به پرتغالی
قابل فرض передбачуваний , ймовірний ادامه... передбачуваний , ймовірний تصویر قابل فرض دیکشنری فارسی به اوکراینی
قابل فرض asumible, presumible ادامه... asumible, presumible تصویر قابل فرض دیکشنری فارسی به اسپانیایی
قابل فرض assunibile, presumibile ادامه... assunibile, presumibile تصویر قابل فرض دیکشنری فارسی به ایتالیایی
قابل فرض অনুমানযোগ্য , অনুমানযোগ্য ادامه... অনুমানযোগ্য , অনুমানযোগ্য تصویر قابل فرض دیکشنری فارسی به بنگالی
قابل فرض สามารถสมมุติได้ , สมมุติได้ ادامه... สามารถสมมุติได้ , สมมุติได้ تصویر قابل فرض دیکشنری فارسی به تایلندی